x تبلیغات
وکیل حقوقی

مجازات انواع سرقت

 

1) موضوع ماده 656 قانون مجازات اسلامی:

در صورتی که سرقت حدی نباشد و دارای یکی ازشرایط زیر باشد سرقت تعزیری مشدد محسوب میشود:

الف) سرقت در محل مسکونی یا آماده برای سکونت  یا در محل های عمومی از قبیل مسجد یا ….. واقع شود.

ب) سرقت در محلی واقع شود که توسط درخت، نرده یا…محرز شده باشد و سارق حرز را شکسته باشد.

پ) سرقت در شب انجام شود.

ت) تعداد سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.

ث) سارق مستخدم باشد و مال صاحب کار خود را دزدیده باشد.

ج) هرگاه کارکنان یا اداره کنندگان هتل، مسافرخانه و … به طور کلی کسانی که به واسطه ی شغلشان اموالی که در دسترس آن هاست را مورد دستبرد قرار دهند.

مجازات آن 3 ماه تا 1 سال حبس و تا 74 ضربه شلاق می باشد. ( اصلاحیه 1399، قانون کاهش مجازات حبس تعزیری)

2) سرقت مسلحانه:

سرقت مسلحانه بسته به شرایط آن می تواند 4 مجازات مختلف در پی داشته باشد:

الف) طبق ماده 651 بند 3:

اگر سارق یا سارقین حامل سلاح باشند چه سلاح مخفیانه باشد چه آشکار، به حبس از 5 تا 20 سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود.

ب) طبق ماده 652:

اگر سرقت مقرون به آزار و مسلحانه باشد. این نوع سرقت بر اساس ماده 652 به حبس از سه ماه تا ده سال و تا 74 ضربه شلاق مجازات خواهد داشت.

ت) طبق ماده 653:

بر اساس ماده 653 قانون مجازات اسلامی، سارق مسلح و قطاع الطریق (راهزن) هر گاه با اسلحه باعث ایجاد رعب و وحشت و بر هم زدن امنیت مردم شود، محارب است که در این صورت به مجازات اعدام یا قطع دست راست یا پای چپ یا تبعید محکوم می‌شود.

پ) طبق ماده 654:

هرگاه سرقت در شب واقع شده و سارقین، 2 نفر یا بیشتر باشند و حداقل یکی از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی باشد، به 5 تا 15 سال حبس و تا 74 ضربه شلاق محکوم می‌شوند.

3) سرقت مقرون به آزار یا تهدید:

طبق ماده 652 قانون مجازات اسلامی، اگر سرقت همراه با آزار (روحی و جسمی) باشد، تهدید هم نوعی آزار روحی محسوب می شود ، سرقت مشدد است و مجازات آن حبس از سه ماه تا ده سال و تا 74 ضربه شلاق می باشد.

4) سرقت آثار فرهنگی:

اگر کسی از مکان های فرهنگی مثل موزه، نمایشگاه، اماکن مذهبی سرقت کند و با آگاهی از مسروقه بودن این اموال آن ها را  بخرد یا پنهان کند به حبس از یک تا پنج سال و برگرداندن این اموال محکوم می شود.

5) سرقت آب، گاز، تلفن، برق:

اگر کسی وسایل مربوط به تاسیسات مورد استفاده عمومی که از سرمایه و هزینه دولت است مثل تاسیسات بهره برداری آب و برق و گاز و… را سرقت کند؛ طبق ماده 659 قانون مجازات اسلامی به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود و اگر سارق از کارمندان و کارکنان سازمان مربوطه باشد به حداکثر مجازات محکوم می  شود.

و هرکس بدون این که حق انشعاب را پرداخته باشد از آب، برق، گاز و … استفاده غیر مجاز نماید محکوم به پرداخت جزای نقدی از یک دو برابر خسارت وارده محکوم می شود.

6) سرقت در شب به صورت مسلحانه و دسته جمعی:

طبق ماده 654 قانون مجازات اسلامی، اگر تعداد سارقین دو نفر یا بیشتر باشند و سرقت در شب انجام شود و حداقل یکی ازآن ها دارای اسلحه باشند (اسلحه واقعی نه تقلبی) به مجازات  حبس از پنج تا پانزده سال و شلاق تا 74 ضربه  می باشد.

7) سرقت از مناطق حادثه زده:

اگر شخصی از محلی که در آن تصادف رانندگی اتفاق افتاده است یا منطقه سیل و زلزله زده یا جنگی یا محلی که در آن اتش سوزی اتفاق افتاده است سرقت کند مجازات آن طبق ماده 658 قانون مجازات اسلامی حبس از یک تا پنج سال و تا 74 ضربه شلاق می باشد.

8) سرقت ازصرافی و بانک ها :

شرایط سرقت از صرافی ها، بانک ها و طلا یا جواهر فروشی ها :

تعداد سارقین دو یا چند نفر باشند.

اسلحه به همراه داشته باشند (حتی اگر یک نفر اسلحه داشته باشد.)

سرقت با طرح و نقشه قبلی انجام گیرد.

مجازات این نوع سرقت کاملا به نتیجه سرقت بستگی دارد:

اگر تنها سرقت انجام شود مجازات آن حبس ابد میباشد.

اگر قتلی صورت گیرد به قصاص اعدام محکوم می شوند.

اگر به اراده ی مرتکبین سرقت صورت نگیرد (سارقین در حین سرقت از سرقت پشیمان شوند) مجازات هر یک از سارقین دو الی پنج سال حبس می باشد.

و اگر هیچ کدام از این نتایج حاصل نشد به حبس از ده تا پانزده سال محکوم می شوند.

سرقت از تصادف رانندگی، مناطق جنگی یا محل آتش سوزی:

طبق ماده 658 قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات:  هرکس از محل تصادف رانندگی، مناطق زلزله زده یا سیل زده، مناطق جنگی یا محل آتش سوزی سرقت انجام دهد به مجازات حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود.

همه چیز در خصوص سرقت: اینجا

مدارک لازم برای تعویض شناسنامه

 

موارد تعویض شناسنامه

بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال کشور در سایت این سازمان به نشانی اینترنتی https://www.sabteahval.ir تعویض شناسنامه در این موارد و این دلایل انجام می شود:

  • تعویض شناسنامه های قدیمی به جدید در جهت اجرای قانون ثبت احوال که به دو صورت: با ارائه شناسنامه قدیمی و بدون ارائه آن انجام می شود.
  • تعویض شناسنامه های نمونه جدید مستعمل
  • تعویض شناسنامه ناشی از اجرای احکام صادره از سوی محاکم دادگستری، آرای صادره از کمیسیون های تشخیص سن یا مصوبات نام خانوادگی و تصمیمات هیات های حل اختلاف.
  • تجدید شناسنامه بعد از رسیدن شخص به 30 سالگی جهت تعویض عکس
  • تعویض شناسنامه بعد از رسیدن شخص به 15 سال تمام

 

تعویض شناسنامه متاهلین

چه افرادی می توانند اقدام به تعویض شناسنامه کنند؟

اشخاصی که در ادامه نام برده می شوند، می توانند از طریق مراجعه به دفاتر پیشخوان در سراسر کشور، نسبت به تنظیم درخواست تعویض شناسنامه و دریافت شناسنامه جدید اقدام نمایند.

  • اشخاص بالای 18 سال
  • افراد کمتر از 18 سال در صورت داشتن حکم رشد
  • پدر و جد پدری با ارائه شناسنامه، برای فرزندان کمتر از 18 سال
  • مادر با ارائه شناسنامه تا زمانی که در زوجیت پدر طفل باشد
  • سرپرست قانونی (امین، قیم، وصی) برای افراد صغیر و محجور با ارائه مدارکی که سمت او را ثابت می کند.

مدارک لازم برای تعویض شناسنامه

 

وقف اموال مشاع

 وقف اموال مشاع

اگر ملک مال یک نفر باشد وقف مال مشاع اشکالی ندارد ولی در مورد این مال برای تعدیات قانونی از جمله وقف و هر کدام نیازی به رضایت سایر مالکین نیست. می تواند سهم خود را وقف کند. . در صورتی که وقف مال مشاع مربوط به اموال غیرمنقول باشد باید در اداره ثبت اسناد و املاک به ثبت برسد زیرا این قانون موجب تغییر مالکیت مال می شود و همچنین در صورتی که وقف مربوط به اموال منقول باشد، باید تشریفات خاصی را طی کرد. مشاهده شود. . مثلا اگر قرار است سهمی از خودرو وقف شود باید در سند مالکیت ناجا قید شود.
 
اگر بعد از تقسیم مال مشاع معلوم شود که در سهم یکی از شرکا نقصی وجود دارد که در زمان تقسیم از آن اطلاع نداشته است، می تواند این تقسیم را به هم بزند. حتی اگر مال تقسیم شود و بعداً مشخص شود که تقسیم به اشتباه انجام شده است، باز هم تقسیم باطل است.
 
مدیریت وقف در اموال وقفی مشاع
 
طبق ماده 597 قانون مدنی تقسیم مال از موقوفه جایز است ولی تقسیم مال موقوفه بین موقوفه جایز نیست. موقوفات علیه یکدیگر می توانند منافع موجود موقوفه را با اجماع تقسیم کنند، اما حق درخواست تقسیم وقف را ندارند، زیرا آنچه در نتیجه وقف به دست می آورند، حق استفاده از وقف است و مالکیت کامل آن نیست. این ماده به این معناست که درخواست باید تقسیم شود و مالکیت مشترک موقوفه ثابت شود. به این ترتیب علاوه بر اینکه وقف به اهداف خود می رسد، سایر شرکا نیز می توانند از اموال خود استفاده کنند.
 
وقف اموال مشاع
 
 در وقف نیز مانند بیع نیازی به رضایت سایر شرکا نیست در حالی که در اداره و تصرف در مال مشاع حتی در قسمتی که وقف است سایر شرکا شریک می شوند. هر یک از تصرفات وقفی مانند تصرف در اموال غیر وقفی است زیرا تفکیک نشده و شرکا در هر ذره مال شریک هستند و لذا اداره آن مستلزم اجماع همه شرکا است.
 
متولی وقف نیازمند رضایت شرکا است
 
در مورد وضعیت پس از وقف مال مشاع باید گفت که برای تصرف و اداره مال مشاع، متولی به رضایت سایر شرکا و سایر شرکا نیز به رضایت متولی نیاز دارند. در این میان حتی اگر مخالفی هم باشد مانع از تصرف در اموال مشاع می شود. زیرا هر یک از شرکای مال مشاع در بیت این مال سهمی دارند و به همین دلیل نمی توانند بدون اجازه سایر شرکا در ملک مذکور تصرف کنند.
 
زیرا ممکن است در زمان وقف مشکلاتی به وجود بیاید زیرا متولی وقف صلاحیت ندارد به عنوان مالک عمل کند و نمی تواند هر گونه توافقی را که می خواهد انجام دهد. از طرفی ممکن است استفاده از مال به گونه ای باشد که شرکای دیگر با یکدیگر منافع متضاد داشته باشند، به همین دلیل است که گاهی اجماع کار آسانی نیست و ممکن است شرکای دیگر برای انجام وظیفه ترغیب شوند. اختصاص دادن.

حق شفعه

 حق تقدم

هیچ مانعی برای هر شریکی وجود ندارد که سهم خود را حتی بدون اطلاع شریک دیگر بفروشد. اما قانونگذار برای حفظ مال شریک در زمانی که شریک دیگر مال را می فروشد حق شفعه قائل شده است. مالکیت مشاع مستلزم ارتباط طرفین با یکدیگر است، این حق شریک است که با شخصی که با او سازگار است و او را می شناسد شریک شود. بنابراین قانون با توجه به این حق، نهادی به نام حق شفعه را در مورد مال مشاع در نظر گرفته است.
 
وقف اموال مشاع
 
اگر در مال غیر منقول قابل تقسیم دو نفر شریک باشند و یکی از آنها سهم خود را برای فروش به دیگری منتقل کند، شریک دیگر حق دارد همان قیمت را به خریدار بپردازد و سهم شریک را تملک کند. آهسته آهسته اعمال حق شفعه در دنیای حقوق را شفعه می گویند. لازم به ذکر است که این حق مربوط به اموالی است که تعداد شرکاء آن دو نفر باشد نه بیشتر. 
 
حق شفعه در وقف مال مشاع
 
در خصوص وقف اموال مشاع مانعی ندارد. در عمل مشاهده می شود که یکی از شرکا سهم خود را از پول وقف می کند. در این صورت اداره بخش اوقاف با مدیر اوقاف است. مدير اوقاف مالك مال موقوفه نيست و اساساً مالك مالك وقف نيست و مال موقوفه به محض وقف شخصيت حقوقي مستقل پيدا مي كند. بنابراین در وقف مال مشاع اگر شریک دیگر سهم خود را بفروشد اشخاصی که مال به نفع آنها وقف است یا مدیر وقف حق شفعه نخواهند داشت.

اعاده حیثیت

 احیای کرامت چیست؟

اعاده حیثیت یا ادعای آبرو به معنای اعاده حیثیت افراد به دلیل تنزل جایگاه و منزلت اجتماعی ناشی از طرح شکایت ناعادلانه است. گاهی اوقات شرایطی پیش می آید که فردی که به عنوان متهم نام برده می شود تحت تعقیب قرار می گیرد یا حتی برای مدتی بازداشت می شود. اما پس از مدتی و تکمیل مراحل تحقیقات، دادگاه به این نتیجه می رسد که فرد مورد نظر بی گناه بوده است.
 
در چنین مواقعی سابقه بدی برای فرد در نظر گرفته نمی شود، اما ممکن است دیگر اعتبار و احترام اولیه را در جامعه و محل کار خود نداشته باشد. به همین دلیل در قانون راهکاری به نام «اصلاح حیثیت» پیش بینی شده است تا فرد بتواند آبرو و حیثیت خود را بازگرداند و از این طریق خسارت مادی وارد شده به فرد را جبران کند و همچنین جایگاه اجتماعی خود را بازگرداند.

رسیدگی به درخواست دستور موقت

 رسیدگی به درخواست سفارش موقت

در صورتی که درخواست دستور موقت کامل باشد بلافاصله به دادگاه تقدیم می شود اما در صورت وجود نقص (مثلاً هزینه دادرسی پرداخت نشده، اسناد بدون سند و ...) دادگاه به دلیل عدم رعایت قانونی آن را رد می کند. الزامات. رسیدگی به این دستور مستلزم پرداخت هزینه دادرسی به مبلغ 000/000/1 ریال می باشد.
 
سفارش موقت
 
در اینجا چند نکته کاربردی وجود دارد که باید در نظر داشته باشید:
 
صدور دستور موقت یا رد آن تأثیری در اصل دعوا نخواهد داشت. اگرچه ممکن است برای شاکی مهم باشد.
چنانچه شعبه دیوان عدالت اداری این دستور را صادر کند خارج از نوبت رسیدگی شود.
پس از صدور قرار موقت، قبولی آن به اطلاع طرفین دعوی، در صورت رد صرفاً به شاکی و در صورت ابطال از سوی دیوان عدالت اداری، مراتب به اطلاع طرفین می‌رسد. به هر دو طرف
دستور موقت چون حکم قطعی نیست یعنی حکم یا قرار تلقی نمی شود بنابراین در صورت صدور یا رد آن از دادگاه بدوی به تنهایی قابل اعتراض نیست یعنی شاکی هم نمی تواند به آن اعتراض کند. رد و نه روش های علیه شاکی. ( خوانده ) می تواند به صدور آن اعتراض کند.
بر اساس ماده 40 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، شاکی ( خوانده ) می تواند با اقامه دلایلی مبنی بر عدم ضرورت دستور موقت از دادگاه تقاضای ابطال اثر نماید. لغو اثر قابل تجدید نظر نیست.

ابطال اسناد عادی و رسمی

 درخواست ابطال اسناد عادی و رسمی مالکیت زمین و املاک

 
درخواست ابطال اسناد عادی و رسمی موضوع دیگری است که ذهن همگان را به خود مشغول کرده است.
 
برخلاف تصور، وقتی صحبت از سند می شود، ناخودآگاه سند ملک یا خودرو به ذهن همه می رسد. در حالی که سند هر نوشته ای است که حداقل دارای یک امضا و در صورت لزوم تاریخ باشد. بنابراین حتی دست نوشته ای که پشت کاغذ باطله نوشته و امضا شده باشد سند محسوب و قابل استناد است.
 
بنابراین در هنگام درخواست ابطال اسناد عادی و رسمی ذکر این نکته ضروری است که برخلاف تصور برخی نوشته‌ای که امضا ندارد به هیچ وجه سند تلقی نمی‌شود، حتی اگر به خط سند باشد. شخصی که نسخه خطی علیه او ارائه شده است.
 
یکی دیگر از موارد مهم در یک سند، تاریخ اسناد است. اگر سندی تاریخ نداشته باشد، سند محسوب می شود. اما از آنجایی که تاریخ آن منشأ اثر بوده و دارای اهمیت است، می توان آن را به طرق دیگر یعنی توسل به سایر ادله دعوی از قبیل اقرار، شهادت، کارشناسی، سوگند و سایر ادله و امارات مشخص کرد. تاریخ مندرج در اسناد، اعم از رسمی یا عادی، در وهله اول زمان ایجاد یک یا چند تعهد دو یا چند جانبه را تعیین می کند.
 
بنابراین، دانستن اینکه چه زمانی شخص یا اشخاصی ملزم به اعمال یا سلب حقوق یا تکالیف هستند، عمداً یا غیرعمد و ثانیاً با توجه به تاریخ اسناد عادی که فقط بین طرفین تسویه می شود، مهم است. صادرکننده و تاریخ سند رسمی که بین طرفین و اشخاص ثالث معتبر است و همچنین تعارض تاریخ اسناد رسمی با تاریخ اسناد عادی و تقدم سند رسمی بر سند عادی، منشأ اثر هستند.
 
بعد از اینکه یک نوشته را سند می دانیم، لازم به ذکر است که اسناد به دو صورت رسمی و عادی تهیه می شود.
 
اسناد رسمی اسنادی هستند که توسط سازمان ثبت اسناد و املاک و یا در دفاتر اسناد رسمی و یا نزد مأمورین دولتی نسبت به صلاحیت آنها و به موجب قانون تنظیم شده باشد.
 
تفاوت اسناد عادی و رسمی
 
در درخواست ابطال اسناد عادی و رسمی چنانچه سندی فاقد هر یک از شرایط مذکور باشد سند عادی محسوب می شود. یکی از مهمترین آثار تفاوت اسناد رسمی با اسناد عادی، تعارض اسناد رسمی و عادی از نظر متن، تاریخ و تقدم اسناد رسمی است.
 
تفاوت دیگر اسناد رسمی و عادی در نحوه اجرای آنهاست به طوری که هرگونه اقدام اجرایی در خصوص اسناد عادی در صورت اختلاف و اعتراض به سند تکلیفی مستلزم مراجعه به مراجع قضایی و اخذ رای دادگاه است، در حالی که در برخی اسناد رسمی مانند لازم الاجرا می باشد. اسناد سند با صدور اجرائیه در اداره ثبت به طور مستقیم اجرا می شود.
 
از دیگر تفاوت های اسناد رسمی و عادی می توان به امکان استعلام اصالت و صحت صدور اسناد رسمی از مرجع نظارتی و عدم وجود چنین ویژگی در اسناد عادی اشاره کرد.
 
تفاوت مهم دیگر این دو نوع سند، تفاوت در نحوه اعتراض به اصالت و صحت این اسناد است، زیرا در مراجع قضایی می توان سند عادی را انکار یا شک کرد و همچنین ادعای جعل کرد، در حالی که اسناد رسمی فقط توانایی دارند. ادعای جعل این اختلاف منشأ اختلاف در ایراد و ثبوت و صحت است که در این نوشتار نمی توان بیشتر به آن اشاره کرد.
 
گاهی ممکن است سندی اعم از عادی یا رسمی اعم از مالی یا غیر مالی اشتباهاً در شک و ماهیت صادر شده باشد و در عرب جایگاهی نداشته باشد یا تعهداتی که در قبال شخص یا اشخاص انجام شده ناموجه و باطل باشد. . بنابراین شرط از بین بردن آن ابطال اسناد منبع صدور آن است.
 
سندی که صادر شده و به طور رسمی یا عادی ایجاد تعهد کرده است، ممکن است گاهی از نظر نحوه یا شرایط قانون مشکوک باشد و درست تنظیم نشده باشد.
 
مانند جعل در تاریخ و متن و امضا، عدم رعایت تشریفات قانونی از قبیل قواعد حقوقی و مقررات ثبتی و گاه ممکن است بالذات و از نظر مبنا و مبدأ و توافق اساسی، اصل حقوق و تکالیف باشد. که سند بر اساس آن است. محل اعتراض و عدم استحقاق و تحقق قرار می گیرد مانند:
 
1- عدم وجود یکی از شروط اساسی صحت معامله در قانون فعلی که سند بر اساس آن تنظیم شده است از قبیل:
 
الف) قصد و رضایت طرفین: عقد و توافقی که بر اساس سند انجام شده است، ممکن است به دلیل اکراه، اجبار، نارضایتی، مستی و اکراه، شوخی و مزاح، به دلیل عدم وجود قرارداد بین طرف یا طرفین، باطل شناخته شود. تمسخر
 
ب) صلاحیت طرفین: ممکن است طرف یا طرفین مال یا عقودی که سند بر اساس آن تنظیم می شود، معسر: اعم از مجنون - سفیر ممیز باشد یا غیر ممیز که بسته به قانون. اقدام این گونه اشخاص ذاتاً یا به دلیل عدم اذن و تنفیذ ولی و قیم باطل است.
 
ج) علم و قطعیت: ممکن است مالی که در یک عمل حقوقی صادر شده یا به جای سندی که بر اساس آن تنظیم شده است، مردد باشد و دقیقاً مشخص نباشد که کدام مال یا میزان آن است. ، نوع و توضیحات. معلوم نیست در هر حال چنین عمل حقوقی باطل بوده و متعاقباً سند مربوط محکوم به بطلان است.
 
د) مشروعیت معامله: گاهی ممکن است مقصود از معامله مربوط به امور غیرقانونی و غیرقانونی باشد که در فعل حقوقی بر آن تحمیل شده یا بر اساس آن چنین عملی صادر شده باشد محکوم به محکومیت باشد. به بطلان بنابراین سند تنظیمی بعدی نیز محکوم به بطلان است.
 
و) گاهی ممکن است اسناد تنظیمی به اشتباه صادر شده باشد و در صورت لزوم سند تنظیمی اصلاح یا ابطال شود.
 
ه) گاهی ممکن است اسناد معارضی صادر شده باشد که یکی از آنها باید ابطال شود.
 
ی) گاهی ممکن است اسنادی در اثر جرائمی از قبیل کلاهبرداری یا انتقال مال و غیره تنظیم شده باشد که پس از اثبات باید در دادگاه ابطال شود.
 
ر) گاهی برخی از افراد سودجو با مراجعه به ثبت ماده 148.147 به نام خود اسناد رسمی مالکیت ملک را با سند غیبت یا آگاهی ملکی اخذ می کنند که مالک اصلی باید مالکیت و حق خود را ثابت کرده و ابطال کند. مدارک فوق اعمال می شود.
 
ز) گاه دیده شده که مفاد سند در مقابل تعهداتی است که انجام نشده و مفاد آن منوط به تحقق شرط یا جریانی است که محقق نشده است یا سند بر اساس قراردادی است که به هر دلیلی فسخ یا لغو یا باطل شده است. شده است.
 
س) گاه مشاهده می شود که در جریان معامله مفقودی یا انتقال مال به شخص ثالث وجهی تنظیم شده و بر اساس آن سندی تنظیم شده که مالک فعلاً اجازه و تنفیذی برای انتقال ندارد و قصد فسخ سند مذکور را دارد.
 
* ابطال چنین سندی می تواند در مورد اسناد عادی و یا در رابطه با اسناد رسمی مانند: سند مالکیت ملک - سند مالکیت خودرو - اسناد لازم الاجرا (اسناد اجرایی) - اسناد رهنی و مشروط - اسناد انتقال اجرایی - شناسنامه -. اسناد رسمی قراردادها و قراردادها مانند: بیع - اجاره - صلح - وکالتنامه - هبه نامه - اقرار - وصیت نامه و مانند آن - اسناد مالکیت معارض و سایر اسنادی که در صلاحیت مقامات دولتی به موجب قانون تنظیم می شود.
 
دعاوی ابطال و اعلام بطلان
 
در ادامه موارد مذکور، این گونه اسناد در قالب دعوی ابطال یا اعلام بطلان سند قابل طرح است، اما در هر حال اقامه اینگونه دعاوی مانع از اجرای این اسناد و تداوم عملیات اجرایی علیه آنها مگر اینکه دادگاه صالح دستور موقت توقف عملیات اجرایی این اسناد را صادر و اعلام کند که تحقق آن منوط به تأیید خسارت احتمالی به میزان عرفاً 20 درصد ارزش کل اموال موضوع سند در به تشخیص مقام محترم قضایی
 
در تقاضای ابطال اسناد عادی و رسمی باید توجه داشت که در این دعاوی اموال موضوع سند به عنوان اموال خوانده یا محکوم علیه احتمالی قابل توقیف و تأمین نیست، بلکه صرفاً دستور موقت به توقیف و ممنوعیت انتقال آن قابل درخواست است.
 
لازم به ذکر است آنچه در طرح چنین دعوی صرف نظر از ادله و نحوه دفاع حائز اهمیت است، طرح صحیح دعاوی و تعیین دقیق متهمان است. اولاً بطلان، ابطال، بطلان، بطلان، فسخ یا ابطال مقوله های مختلفی است، بطلان اثر قهقرایی دارد، یعنی اگر سند یا عمل حقوقی باطل بوده است، پس از اثبات، مستلزم اعاده به حالت قبل است. .
 
بنابراین اگر مال یا تعهد انجام شده باشد باید به متعهدله و صاحب آن مسترد شود و سند تنظیم شده تأثیری در گذشته و آینده ندارد. در حالی که اعلام انحلال اعم از فسخ یا انصراف از تاریخ تعیین انحلال تا آینده اثر دارد و اثری نخواهد داشت.
 
از جمله مهم ترین این آثار، منافع مالی است که در جریان دعوای حقوقی موضوع اسناد تنظیم شده در اختیار طرف قرار می گیرد و این منافع اعم از منضم (مانند تصرف مال) و یا منفک (مانند ثمره یک درخت) متعلق به شخصی است که شخص حقوقی مالک عین یا منافع یا هر دو شده و اکنون ملزم به استرداد آن است.
 
بنابراین اقامه دعوی ابطال یا ابطال دو مقوله جدا از هم با دعوای اعلام انحلال است. اما در مورد عنوان ابطال سند یا اعلام بطلان سند باید گفت که گاه در چنین مواردی خود سند مورد تعرض قرار می گیرد و از کلمه ابطال استفاده می شود و گاه اقدام قانونی که سند بر آن است. بر اساس مورد حمله قرار می گیرد. کلمه بطلان کلمه صحیح طرح است.
 
چون فعل حقوقی از اساس صورت نگرفته است، باید دعوی ابطال دادخواست داد و یا در صورت وقوع چنین اقدامی که فعلاً محکوم به انحلال است برای انجام کاری در صورت لزوم در ستون درخواست، دادخواست بیان شده است.
 
به نظر نگارنده، بهتر است ابتدا اقدام حقوقی اساسی و منبع سند را به عنوان قسمت اول خواسته، از قبیل اعلام بطلان یا انحلال دعوای حقوقی (قرارداد و...) در ستون دادخواست قید شود. سپس اعلام بطلان یا بطلان یا انحلال سند. درخواست یک نظر.
 
ثانیاً: پس از یک عمل حقوقی که باطل یا منحل شده و سند اعم از رسمی یا عادی برای آن تنظیم شد، معاملات، تعهدات، قراردادها و به طور کلی چند سند عادی و رسمی پس از آن تنظیم شده است.

کپی برابر با اصل

 آیا کپی روی نسخه اصلی معتبر است؟

 
آیا کپی روی نسخه اصلی معتبر است؟ این موضوعی است که امروز به بررسی آن می پردازیم. سند نوشته ای است که در مقام دعوی قابل استناد است و شامل اسناد رسمی و اسناد عادی می باشد.
 
یک کپی برابر با اصل چیست؟
 
مطابق ماده 57 قانون، منظور از رونوشت برابر با اصل (که روی سند رسمی نوشته شده است) مطابقت رونوشت با اصل آن است. برخی از مراجعی که می توانند نسخه اصلی را صادر کنند عبارتند از:
 
دفاتر اسناد رسمی ادارات دولتی وکلا دادگستری دادگاه های دفاتر مترجمان محلی
 
اعتبار رونوشت مطابق قانون برابر با اصل است
 
در خصوص این سوال که آیا کپی به عنوان اصل معتبر است؟ گفتنی است: طبق ماده 96 قانون، خوانده و شاکی باید اصل مدارکی را که از طریق آن می خواهند در جلسه دادرسی ارائه کنند.
 
در واقع طبق قانون هیچ اعتبار مطلقی برای رونوشت وجود ندارد. در صورتی که شخص در جلسه اول مبانی مستندات را ارائه نکرده باشد و دادخواست وی به دلایل دیگر مستند نباشد، دادخواست باطل می شود.
 
چگونه مدارک خود را با اصل برابر کنیم؟
 
اگر خودتان وکیل هستید می توانید تمام کپی مدارک خود را برابر اصل کنید و برای این کار نیازی به وکیل ندارید. در غیر این صورت باید به دادگاه مراجعه کرده و کپی مدارک خود را ارائه دهید.
 
در گذشته دادگاه ها به راحتی اسناد مختلف را با اصل یکی می دانستند، اما امروزه دادگاه ها فقط حق تصدیق اسناد مربوط به پرونده خود را دارند. در مواردی که مدارک شما مربوط به پرونده دادگاه نیست باید به دفاتر اسناد رسمی مراجعه کنید تا اصل سند را ببینند و اصل آن را کپی و مهر کنند و امضا کنند.
 
چند نکته در مورد کپی سند رسمی
 
در اینجا چند نکته در مورد کپی کردن یک سند رسمی وجود دارد:
 
در صورت مفقود شدن اصل سند به هر دلیل می توان رونوشت یا رونوشتی برابر با اصل آن را به دادگاه ارائه کرد. دادگاه نسخه ای برابر با وکیل اصلی می پذیرد. برای ارائه مدارک لازم برای استخدام می توانید از کپی سند رسمی استفاده کنید. اما در زمان ارسال باید رسید دریافت کنید. وی در پاسخ به این سوال که آیا رونوشت در سند انحصار وراثت معتبر است یا خیر، لازم به ذکر است که رونوشت برابر با اصل سند انحصار وراثت نیز معتبر است، اما برای هرگونه نقل و انتقال اموال، حضور وراث الزامی است. . کپی اصل به اندازه اصل وکالتنامه معتبر است.
https://hamiyanedalat.com

آشنایی با ارکان قرار داد

 آشنایی با ارکان قرارداد و شرایط اولیه صحت معاملات

 
در زندگی روزمره، افراد اغلب برای رفع نیازهای مختلف خود قراردادهای مختلفی را منعقد می کنند. در عین حال ممکن است این قراردادها (قراردادها) در مواردی مشکلاتی را برای افراد ایجاد کرده و منجر به اختلافات حقوقی شود. با ما همراه باشید، در مقاله زیر به تعریف قرارداد، ارکان قرارداد و شرایط اعتبار آن می پردازیم.
 
تعریف قرارداد و انواع آن
 
قرارداد یک عمل حقوقی است. به طور خلاصه، فعل حقوقی یک عمل اختیاری است که آثار حقوقی بر آن مترتب می شود و آن عمل برای حصول این آثار حقوقی انجام می شود. اعمال حقوقی شامل قراردادها و قراردادها می شود. عقد یک عمل حقوقی است که با اراده شخص تشکیل می شود (مانند طلاق) اما در انعقاد عقد موضوع این ماده حداقل دو اراده برای ایجاد اثر حقوقی لازم است (مانند اجاره نامه). ).
 
تعاریف مختلفی از ازدواج وجود دارد. ماده 183 قانون مدنی ایران عقد را چنین تعریف می کند: «یک یا چند نفر نسبت به یک یا چند نفر دیگر تعهد می کنند و مورد قبول آنهاست». جدای از انتقاداتی که به تعریف قانون مدنی از قرارداد وارد است، قرارداد به طور خلاصه یک عمل حقوقی است که با اراده هر دو طرف (یا بیشتر) برای ایجاد اثر حقوقی شکل گرفته است. این عقود شامل بیع، اجاره و نکاح است.
 
عقود انواع مختلفی دارند و به دسته های مختلفی مانند عقود ثابت و غیر معین، عقود آزاد و معاوضه تقسیم می شوند. عقد صرف نظر از نوع آن و همانطور که از تعریف مشخص است دارای شرایط و ارکانی است که در صورت رعایت آن، قرارداد اثر حقوقی خواهد داشت و در غیر این صورت در شکل گیری یا تأثیر آن با مشکل مواجه خواهد شد.
 
ارکان قرارداد چیست؟
 
هر قرارداد یا توافقی دارای عناصری است که برای تشکیل قرارداد باید رعایت شود:
 
1. موضوع
 
موضوع قرارداد می تواند نقل و انتقال ملک (خرید و فروش خانه)، انجام کار (نقاشی خانه) یا امتناع از انجام کاری (تعهد خریدار در قرارداد خرید خانه به بالا نرفتن دیوار خانه باشد. ).
 
2. احزاب
 
قرارداد یک طرف دارد.
 
3. رابطه حقوقی
 
رکن سوم، روابط حقوقی طرفین است که به موجب آن متعهدله (کسی که تعهد عقد به نفع اوست) می تواند ایفای تعهد را از متعهدله (کسی که عهده دار انجام تعهد است) درخواست کند. تعهد).
 
ماده 190 قانون مدنی شرایط لازم برای انعقاد عقد را مقرر می دارد:
 
قصد طرفین و رضایت آنها؛ صلاحیت طرفین؛ موضوع خاص معامله؛ مشروعیت معامله
 
در صورت عدم رعایت شرایط صحت، گاهی عقد باطل می شود و گاهی عقد باطل می شود. معامله ای که یکی از شرایط اولیه صحت معامله را نداشته باشد باطل است و تأثیری در آن ندارد. معامله باطل یک معامله مرده است که قابل احیا نیست. معامله غیر قابل نفوذ معامله ای است که فاقد یکی از شرایط صحت معامله باشد و در نتیجه معیوب باشد، ولی این عیب (با تنفیذ و اذن بعدی) قابل رفع است.
 
شرایط اعتبار معامله
 
1. قصد و رضایت طرفین
 
طرفین باید قصد انعقاد قرارداد را داشته باشند. اما قصد چیست؟ قصد فرد برای تصمیم گیری در مورد قرارداد باید بیان شود. این عبارت می تواند شفاهی، نوشتاری، اشاره ای (مانند معاملات کر) و عملی باشد. رضا هم خواسته قلبی و نیت درونی آدمی است. برای انعقاد قرارداد باید قصد و رضایت طرفین وجود داشته باشد; اما اگر در انعقاد معامله قصد نباشد، آن عقد باطل است (مانند مست یا بیهوش). در صورت عدم حضور رضا در معامله، معامله معیوب و بی اثر است (مانند معامله اکراهی که در صورت اکراه و اذن اکراه صحیح است و الا باطل است).
 
در برخی موارد، اشتباه می تواند قرارداد را باطل کند:
 
اشتباه در نوع عقد (مثلاً یکی از طرفین قصد فروش ملک خود را دارد ولی دیگری معامله را به قصد اجاره عین مال می پذیرد که باطل است) اشتباه در موضوع قرارداد (یکی از چندین مورد). خانه ها خانه طبقه دوم می خواهند اما طرف مقابل به قصد خرید خانه طبقه سوم معامله را می پذیرد که آن هم باطل است (اشتباه در وصف اولیه قرارداد (که در این صورت یکی از طرفین نظر می دهد. وصف اولیه مال و به خاطر آن وارد وصف می شود مثلاً انگشتری را به قصد خرید طلا می خرد و بعد متوجه تقلبی بودن انگشتر می شود عقد باطل است.
 
اکراه در معامله می تواند موجب بی اثر شدن (عیب) قرارداد شود. اکراه در اصطلاح حقوقی فشار نامشروع مادی (مثلاً با ضرب و شتم) یا معنوی (مثلاً تهدید به قتل) است که شخص وارد معامله می کند و او را مجبور به معامله می کند. در این معامله قصدی است ولی رضایتی در کار نیست، پس معامله بی اثر است و اکراه کننده (مکره) می تواند آن را اجازه دهد (اجرا کند) یا در صورت کاهش اکراه آن را رد کند; در این صورت معامله باطل است.
 
اضطرار هیچ تأثیری در صحت معامله ندارد مگر در مواردی; مثل این است که شخصی به دلیل اتفاقات خارج از عقد و بدون تهدید کسی (مثل فقر) مجبور به معامله شود تا معامله کند.
 
2. شایستگی
 
 
طبق مواد 210 و 211 قانون مدنی، برای معامله، طرفین معامله باید اهلیت داشته باشند; یعنی باید عاقل، بالغ و بالغ باشند. صلاحیت به معنای توانایی قانونی شخص برای داشتن و اعمال حق است. در مورد واجد شرایط بودن نکات زیر قابل توجه است:
 
نکته 1: خردسالان یا خردسالان به دو دسته تقسیم می شوند:
 
ممیز صغیر یعنی شخص نابالغی که خوب را از بد و منفعت را از ضرر تشخیص دهد و معنای معامله را بفهمد. بنابراین در مواردی مانند معاملاتی که به نفع او تمام می شود، معامله صحیح است.
 
نکته 2: مجنون دائم و مجنون ادواری (که جنون دائمی نیست و ادواری است) معاملات آنها باطل می شود.
 
نکته سوم: سفیه (غیر منطقی) نیز شخصی است که تصرف در اموال و حقوق مالی او (معمولاً) غیرعاقلانه باشد. این شخص می تواند معاملات کاملاً سودمندی مانند پذیرش خرید رایگان انجام دهد. اما معاملات حقوقی صرفا زیان آور او به اندازه وقف اموالش باطل است. تفاوت صغیر (صغیر دارای قدرت تشخیص و اراده قانونی) با سفیه در این است که شخص سفیه یا غیر وظیفه شناس بر خلاف صغیر می تواند اعمال غیر مالی خود مانند ازدواج و طلاق را مستقلاً انجام دهد. و این گونه اعمال صحیح است. در حالی که اقدامات حقوقی جزئی غیر مالی باید توسط ولی یا ولی او انجام شود.
 
3. مورد معامله
 
موضوع معامله باید معلوم و مشخص باشد. معلوم بودن به این معناست که وصف و مقدار و جنسیت آن برای طرفین عقد معلوم باشد. قطعی بودن نیز به معنای تردید نکردن در معامله بین دو یا چند چیز است. البته گاهی برای تعیین موضوع معامله کافی است: مثلاً خرید اسبی که در مسابقه اسب دوانی برنده شود. موضوع معامله نیز باید دارای مالیات (بین طرفین معامله) و منفعت معنوی باشد نه اموال عمومی، موقوفات و اموالی مانند سلاح هایی که دولت خرید و فروش آنها را ممنوع کرده است. در صورت انجام یا عدم انجام کاری موضوع معامله نیز باید این شرایط رعایت شود.
 
4. برای معامله
 
مطابق ماده 217 قانون مدنی، معامله باید مشروع باشد و الا معامله باطل است. در این ماده نیز تصریح شده است که تعیین جهت معامله لازم نیست، اما اگر تصریح شده باشد باید مشروع باشد. هدف از معامله چیست؟ انگیزه نهایی شخص برای انجام معامله، جهت معامله نامیده می شود. مثلاً ماشینی برای حمل کالا می خرد. حال اگر این معامله با هدف نامشروع مانند حمل کالای قاچاق یا مشروب باشد، این معامله باطل است. همچنین در صورتی که جهت معامله مشخص نشده باشد ولی تلویحاً بیان شده باشد، حسب شرایط قابل کشف است و یا حتی اگر طرف مقابل بدون بیان صریح یا ضمنی، از جهات نامشروع آگاه باشد، معامله باطل است. .

حد و جرایم آن

 انواع حدود و جرایم موضوع آن در حقوق جزا

 
حد چیست؟ مجازاتی است که نوع و میزان و کیفیت آن در شرع مقدس اسلام معین شده است. بنابراین دادگاه نمی تواند کیفیت، نوع و میزان حدود شرعی را تغییر دهد یا مجازات را تخفیف یا تغییر یا لغو کند. از آنجا که حدود مجازات ثابت و غیرقابل تغییر است، تنها با توبه و گذشت قابل کاهش، تخفیف یا تغییر به کیفیت مقرر در قانون مجازات اسلامی است. با ما همراه باشید، در این مقاله با تعریف و انواع مرزها آشنا می شوید.
 
حد در اسلام
 
طبق ماده 217 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، در جرایم موجب حد، مرتکب در صورتی مسئول است که علاوه بر علم، قصد و شرایط مسئولیت کیفری، به حرمت قانونی رفتار ارتکابی نیز آگاهی داشته باشد. بنابراین، چنانچه متهم در زمان وقوع جرم، عدم آگاهی، قصد یا وجود یکی از موانع مسئولیت کیفری را مدعی باشد، در صورتی که گفته وی احتمال صحت داشته باشد یا ادعا کند اقرار خود از طریق ایجاد رعب و وحشت حاصل شده است. یا شکنجه، ادعا بدون نیاز به دلیل و سوگند پذیرفته می شود. اقرار در صورتی اعتبار قانونی دارد که نزد قاضی در دادگاه اقامه شود. اما در جرایم محاربه و افساد فی الارض و انواع جرایم منافی عفت با خشونت، اکراه، آدم ربایی یا فریب، صرف ادعای مسقط حد نیست و دادگاه مکلف به رسیدگی است.
 
بلوغ، عقل، اختیار و علم به موضوع از شرایط مسئولیت کیفری است. بنابراین دیوانه، مست، شلخته (بی دقت، فراموشکار) و حیله گر (کسی که با تهدید یا زور مجبور به انجام کاری می شود)، تا حدی فاقد مسئولیت کیفری است. در مورد حرمت شرعی رفتار ارتکابی می توان گفت که مرتکب باید بداند و آگاه باشد که شارع مقدس از ارتکاب برخی از کارها نهی کرده و ضمانت اجرای آن را تعیین کرده است. به بیان ساده، در تمام جرایم حد باید دانست که رفتار او جرم است و از حرمت شرعی برخوردار است، پس اگر نداند حرام است، مجازات نمی شود; مثل اینکه عامل فحشا می گوید من می دانم فحشا جرم است اما نمی دانستم حرام است! این در فقه به فقه معروف است. بنابراین جهل به حکم در کلیه جرایم مشمول حد حداکثر مسئولیت کیفری است.
 
انواع حدود و جرایم مشمول حد
 
1. حد اجرا
 
در مورد جرایم زیر مجازات اعدام اعمال می شود:
 
زنا
 
زنا، آمیزش زن و مردی است که بین آنها هیچ گونه منفعت (رابطه زناشویی) وجود ندارد و در آن شکی نیست. مراد از شبهه این است که طرفین به ظن داشتن رابطه مشروع با یکدیگر همبستر می شوند در حالی که در واقع چنین رابطه ای وجود ندارد. اگر طرفین یا یکی از آنها صغیر باشد زنای محصنه انجام می شود ولی صغیر مجازات نمی شود و حسب مورد به اقدامات تأمینی و تربیتی محکوم می شود. بنابراین بلوغ شرط ارتکاب زنا نیست و حتی اگر یکی از طرفین به سن بلوغ نرسیده باشد، زنا اتفاق می افتد. لازم به ذکر است که سن بلوغ در پسران 15 سال تمام قمری و در دختران 9 سال تمام قمری است. حد زنا در این موارد اعدام است:
 
زنای با محارم نسبی که منجر به اعدام زناکار و زنا می شود. زنا با همسر پدر که منجر به اعدام زناکار می شود. زنای مرد غیر مسلمان با زن مسلمان که منجر به اعدام زن زنا می شود. : مجازات رابطه نامشروع و جزئیات بیشتر در مورد آن
 
لواط
 
لواط نفوذ اندام تناسلی مرد (به اندازه پوست ختنه گاه) به داخل مرد است. حد لواط مرتکب در صورت خشونت، اکراه یا داشتن شرایط اعدام. حد لواط برای شیء در هر حال اعدام است.
 
تفخیذ
 
محل قرارگیری اندام تناسلی مرد بین ران ها یا نشیمنگاه نر مردانه است. در تفخیز اگر مرتکب غیر مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد اعدام است.
 
سبالنبی
 
هر کس به پیامبر گرامی اسلام (ص) یا هر یک از پیامبران بزرگ خدا اهانت کند یا توهین کند، پیامبر سباطین است و به اعدام محکوم می شود.
 
مقداری دزدی
 
درجه چهارم سرقت اعدام است.
 
محاربه
 
حمل سلاح به منظور کشتن، تخریب یا ارعاب افراد به گونه ای است که باعث ایجاد ناامنی در محیط می شود. یکی از حدود جرم محاربه اعدام است و قاضی در انتخاب آن مختار است.
 
فساد در زمین
 
هرکس به طور گسترده مرتکب جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد، جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، آتش‌سوزی و تخریب، انتشار مواد سمی، میکروبی و خطرناک یا ایجاد مراکز فساد و فحشا شود. یا معاونت در آنها به نحوی که موجب اخلال شدید در نظم عمومی، ناامنی یا آسیب عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی گردد و یا موجب فساد یا فحشا گسترده شود، مفسد فی الارض بوده و محکوم به مرگ.
 
بغی
 
گروهی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران قیام کند باغبان محسوب می شود و در صورت استفاده از سلاح به اعدام محکوم می شود.
 
2. حد سنگسار (سنگسار)
 
حد رجم فقط در مورد جرم زنای محصنه قابل اعمال است، با این توضیح که حد زنا برای زنای محصن و زنا برای رجم است. احسان در هر مرد و زن به این صورت حاصل می شود:
 
فضیلت مرد این است که همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در عین حال که عاقل و بالغ بوده در دوران بلوغ با او همبستر شود و هر وقت بخواهد از طریق اولی با او همبستر شود. این است که زن دائمی و بالغ دارد و در حالی که بالغ و عاقل بوده از گذشته با او همبستر شده و از گذشته امکان همبستر شدن با شوهر را داشته است.
 
3. پوشش (شلاق زدن)
 
در رابطه با جرایم زیر حد حجم اعمال می شود:
 
زنا: حد زنا برای زنا و زنا است. در صورت عدم امکان رجم به پیشنهاد دادگاه صادرکننده رأی قطعی در صورت اثبات جرم موجب اعدام زنا و زنای محصنه و در غیر این صورت صد ضربه شلاق خواهد بود. در زنای با محارم و زنای نسبی، اگر زنا بالغ و زنا نابالغ باشد، مجازات زنا فقط صد ضربه شلاق است. در مواردی که مرتکب غیرحرفه ای باشد صد ضربه شلاق است. حد لواط مرتکب صد ضربه شلاق در صورت عدم احسان است. تازیانه است. خودارضایی زمانی است که زن اندام تناسلی زنانه خود را بر روی اندام تناسلی همجنس خود قرار می دهد. فاحشه، دو یا چند نفر را برای زنا یا لواط می آورد. حد مرد ۷۵ ضربه شلاق است. حد قذف 80 ضربه شلاق است. قذف انتساب زنا یا لواط به دیگری است هر چند مرده باشد. حد مستی هشتاد ضربه شلاق است.
 
4. تبعید
 
موارد زیر در مورد جرایم تحت تبعید اعمال می شود:
 
زنا: هرگاه مردی که زن دائم دارد قبل از دخول زنا کند حد او صد ضربه شلاق و تراشیدن سر و تبعید یک سال قمری است. است.
 
5. دست را قطع کنید
 
یکی از اقسام حدود محاربه، قطع دست راست و پای چپ است که انتخاب آن بر عهده قاضی است. پای چپ دزد را از پایین برآمدگی قطع می کنند تا نیم قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.
 
6. صلب
 
نوع دیگر حد جرم، محاربه صلب است که قاضی در انتخاب آن مختار است.
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد